جیرجیرک

May 21, 2006

نقطه نظر

یه زن و شوهر جوان نشستن رو به روی یه خانم که لباس مرتبی پوشیده و خیلی جدی داره از روی چند تا ورقه چیزایی رو میخونه.ظاهرا پسر و نوۀ اون خانم هم کنار دستش هستن.خانم می خونه:من به خودم،همسرم و پسرم این حق را میدم که هر وقت خبر نامساعدی دریافت کردم به در خونۀ شما بیام.من این حق را دارم تا اگر خواستم حیاط پشتی خونه شما یا هر جا که بی بی را نگه میدارید،نگاه کنم .شما بایدهر وقت که ادرس , شماره تلفونتون تغغیر کرد من یا شوهر یا پسرمون را در جریان بگذارید.هر وقت روز یا شب به هر علتی حال بی بی،یا بچه های بی بی یا نوهای بی بی بد شد شما باید ما را خبر کنید و چند تا چیز دیگه. مراسم انجام میشه و زن و شوهر سگ کوچولویی را به سرپرستی قبول می کنن. و چند تا مدرک و سند هم امضا می کنن و خانم بلند میشه و از همه جای سگ عکس می گیره و از سگ با صاحبان جدید هم عکسی می گیره و سگ را تحویل میده
خوب دوست داشتن حیوانات خوبه.احترام به حق و حقوق موجودات زنده هم محترمه .ولی تا چه حد؟انقدر که آدم ها اجازه تفتیش و وارد شدن به حریم شخصی اشون را به صورت کتبی و دائم به شخص دیگه ایی بدن؟و بعد این صحنه ها تو ی تلوزیون تبلیغ بشه؟مگر حیوانات تنها که احتیاج به صاحبی مهربون دارن توی این دنیا کم هستن که به خاطر یه سگ آدم مجبور شه اطلاعاتی را به کسی بده که لازم نیست شاید به قول استاد ادبیات مدرنم که سالها ست ندیده امش ،نقطه نظر های آدم ها برای زندگی متفاوته.فقط همین و نباید سخت گرفت
منبع Life network channell

1 Comments:

  • آیا کس‌ای هست که به خود حق دهد پس از گام‌گذاشتن انسان بر زمین سراغ‌اش هر موقع دل‌اش خواست سراغ‌اش را بگیرد تا نکند کس‌ای انسان‌اش را رنجور کند؟

    By Anonymous Anonymous, at 4:45 PM  

Post a Comment

<< Home