جیرجیرک

October 02, 2005

رویا

باد خنک پاییزی,نیمه های شب,تک و توک صدای گذر ماشین ها از توی کوچه باریک مقابل ساختمونمون و بالاخره صدای خوشایند رادیو پیام,خا طره های قشنگ روزها و شبهای تنهایی سالهایی است که خیلی وقته گذشته اند.فرسنگها دور از همه اون خاطرات با فضایی جدید که دیگه توش نه از بوق ماشین ها خبری است ونه از صدای خوش رادیو پیام, روزها سپری میشوند.و من همچنان در عطش ان روزها,منتظر لحظه ای هستم تا دوباره از رادیو جمله ای زیبا بشنوم و در روزنگارم آن را به ثبت برسا نم

0 Comments:

Post a Comment

<< Home